به گزارش کندو نیوز، در بحبوحه واکنشها به سانحه هواپیمای اکراینی، حمله مهناز افشار به دختر سردار سلیمانی، توهین کوشکی به رخشان بنی اعتماد و اظهارات جنجالی زینب ابوطالبی در شبکه افق، سیروان خسروی پستی نیشدار در صفحه اینستاگرام خود منتشر کرد.
ماجرای پست جنجالی «آفتابپرست» سیروان خسروی
سیروان خسروی همانطور که در تصویر مشاهده میکنید، عکس یک آفتابپرست را منتشر کرد و در کپشن آن نوشت:
«نه سبز بودم، نه بنفش شدم، نه تَکرار کردم و نه سیاه میشوم.
ولى افسوس که هنوز هم بسیارند کسانی که دنبالهرو سلبریتیهاى آفتابپرستى هستند که یک روز سبزند، یک روز بنفش، یک روز عزادارند، یک روز به فلان کاندیدا "اعتقاد راسخ" دارند، روز دیگر تظاهر به فریبخوردگی میکنند، یک روز تاریخ سازند و روز دیگر تاریخ باز. اینها همانهایی هستند که از ماهیگیرى از آب گلآلود هیچ حادثهای نمیگذرند و شهوت دیده شدنشان تمام ناشدنى است.
من نه از "درود به شرفت" ها خوشحال میشوم و نه از "لعنت" ها ناراحت، چون میدانم تنها با یک پست عوامفریبانه تمام "لعنت" ها به "درود" تبدیل میشود. قطعاً قلب من هم همانند هر انسانى از اینهمه مصیبت به درد آمده و حالم از شرایط اسفناک زندگى در کشورم به هم میخورد، اما باور دارم که گذاشتن یک عکس مشکى یا پستهایی که جز برانگیختن احساساتِ لحظهای هیچ کاربردى ندارند، هیچ دردى را درمان نخواهد کرد. مرا به خویشتن خویش وانهید که من نه از قبیلهی زهدم، نه اهل تزویرم.
هم از توبره هم از آخور»
تو هم لطف کن و با لباسهای تمیزت فخرفروشی نکن
مهراب قاسمخانی که در این مدت مشغول گزارش دادن از شرایط خوب زندگی با فرزندانش بدون حضور شقایق دهقان است، از پست آفتابپرست سیروان بهشدت ناراحت میشود و سه روز بعد در صفحه اینستاگرام خود مینویسد:
«شناسنامهات سفیده؟ به هیشکی رأی ندادی؟ از هیشکی حمایت نکردی؟ توی هیچ حرکتی شرکت نکردی؟ نسبت به هیچ حادثه طبیعی و غیرطبیعی واکنش نشون ندادی؟ هیچ تبریک و تسلیتی نگفتی؟ نظرت رو راجع به هیچ اتفاق سیاسی و اجتماعی خوب و بدی نگفتی؟ آفرین به تو. دمت هم گرم. انتخاب شخصیته. به هیچکس هم ارتباطی نداره...
فقط جان هر کی دوست داری این رفتارت رو تبدیل به ژست قهرمانانه نکن و توی سر بقیه نزنش. بیعملی و هیچ کاری نکردن، واقعاً افتخار نداره. سرت رو بالا بگیر و بگو از این مسائل سر در نمیارم. بگو زندگی خودم برام مهمتره. بگو حال ندارم به این چیزا فکر کنم. نمیخوام موقعیت کاریمو به خطر بندازم. دوست ندارم از یه عده فحش بخورم. بگو دوست دارم کلاً به روم نیارم کجا زندگی میکنم و دورم چه خبره... اصلاً هر چی دوست داری بگو، فقط احساس زرنگی و باهوشی نکن.
اونی که بهش تیکه میندازی، به امید تغییر حرکت کرده، حرف زده، رأی داده، حمایت کرده، نسبت به شرایط سیاسی و اجتماعی واکنش نشون داده، نظرش رو نسبت به رویداد های اطرافش اعلام کرده، کارش و زندگیش رو ریسک کرده، پای فحش شنیدن وایستاده... اگه یه جاهایی هم اشتباه کرده، واسه اینه که داشته تلاش میکرده، اگه لباسش خاکی شده، واسه اینه که اومده وسط.
تو هم لطف کن و با لباسهای تمیزت فخرفروشی نکن. لباسی که فقط واسه عکس اینستاگرام از کمد بیرون بیاد، معلومه که خاکی نمیشه...
پ.ن: یادش بخیر، چند سال پیش سر یه حرکتی داشتیم از همکارا امضا جمع میکردیم. به یکی از دوستان که زنگ زدم، معذرت خواست و گفت به حرکتمون اعتقاد داره، ولی چون خیلی از طرفداراش توی طیف مقابل هستن و ممکنه بپرن، ترجیح میده کنارمون نباشه»
دستمزد ٣ سانس کنسرت تهران، برای سه چهار آهنگ در تجمع هوادارهاى روحانی
سیروان خسروی با کنایه نیشداری که کامنت ها را باز بگذار، به مهراب قاسمخانی چنین پاسخ می دهد:
«بعد از خوندن پست مهراب قاسمخانی، دوست قدیمى و آشناى امروز که در مورد من نوشتهشده ترجیح دادم که سکوت نکنم تا موجب سو تعبیر از طرف دنبال کنندههای ایشون نشه.
مهراب جان قطعاً به یاد دارى که در ایام انتخابات پیشین با من تماس گرفتى و گفتى از طرف تیم آقاى روحانى پیشنهاد شده که من (سیروان خسروى) در ازاى دریافت دستمزد ٣ سانس کنسرت تهران، سه چهار آهنگ در تجمع هوادارهاى ایشون در استادیوم ١٢،٠٠٠ نفرى آزادى اجرا کنم و قطعاً یادت هست که ضمن ردِ این پیشنهاد، به دلیل صمیمى بودنمون، جواب بی ادبانه اى هم در رابطه با این حرفت دادم.
اگه از نظر تو این موضوع نشون میده که شما و هم تیمیهاتون اومدین وسط و ریسک کردین و لباستون خاکى شده و من هیچ عملى انجام نمیدم و سر از اینجور مسائل در نمیارم و فقط زندگى خودم برام مهمه، من دیگه نیازى به توضیح بیشتر نمیبینم.
در مورد قسمت پى نوشت متنى که نوشتى: من اسم "یکى از دوستان " رو میدونم چون تو همون مکالمه تلفنى خودت جریان رو تعریف کردى، ولى اگه شهامت ندارى که اسمشو بنویسى، لازم نیست اصلا در موردش بنویسى که باعث شه مخاطبت فکر کنه "یکى از دوستان " همون "سیروان خسروى " بوده.»
مهراب قاسم خانی بعد از یک روز، جواب سیروان را اینبار به صورت کاملاً مستقیم داد و نوشت:
«سیروان عزیز. جوابیه مستقیمت به پست من و افشای یه مکالمه خصوصی دوستانه، من رو یاد تاکتیک «بگم؟ بگم؟» یه دوست عزیزی انداخت. نتیجه بانمکش هم این بود که الان کلی اکانت با عکسای پروفایل ارزشی به طرفدارانت اضافه شدن و دارن به من فحش میدن که جا داره به خاطرش بهت تبریک بگم.
دوست سابق. این که تا دیروز حضورت در فضای مجازی محدود به اعلام سانس های کنسرت و تصاویر بدنسازی و سفر و آبمیوه بود، نه به من و نه هیچ کس دیگه ارتباطی نداره، ولی وقتی یهو تصمیم میگیری که یه مطلب پر از توهین و بی ادبی بنویسی که کاملاً اعمال و رفتار و عقاید من و خیلی از دوستانم رو نشونه گرفته، چرا از شنیدن یه پاسخ غیر مستقیم اینقدر عصبانی میشی؟
آشنای فعلی. کاری ندارم که جوابیه شتابزده ات و استفاده از یه مکالمه خصوصی و تلاش برای القای این که من پولی گرفتم یا میخواستم به تو پولی بدم، هم غیر قانونی، هم غیر اخلاقی و هم غیر قابل اثباته، ولی اتفاقاً میخوام خودم همینجا تایید و البته کمی به واقعیت نزدیکش کنم. بله. راست گفتی. دوستی از ستاد آقای روحانی با من تماس گرفت و از من خواهش کرد که به خاطر روابط دوستانه ام با تو، ازت بپرسم که چنین کنسرتی رو با دستمزد خوب انجام میدی یا نه، که تو هم قهرمانانه نپذیرفتی... فقط تو که همه مکالمه رو با این جزئیات یادته، چطور یادت رفت به هوادارات بگی که اتفاقاً من هم فعالیت در ستاد جناب روحانی رو قبول نکردم؟ واقعاً یادت رفت یا ترجیح دادی این بخشش رو حذف کنی؟ تا جایی که یادمه توی مکالماتمون من همیشه از مشارکت و وظیفه اجتماعی میگفتم و تو همیشه فکر میکردی این کارا بی فایده و بی نتیجه هستن، ولی هر دومون میدونستیم که هیچ کدوم نه به جایی وصلیم، نه از جایی رانتی میگریم. الان چرا یهو بازی رو چرک میکنی؟
و در نهایت این که اتفاقاً خوشحال شدم بحث انتفاع و استفاده مالی رو کشیدی وسط. ممنون میشم اگه به هوادارانت یه آماری از تعداد کنسرت های عمومی و ارگانی خودت و میزان درآمدت در دولت فعلی رو ارائه کنی و حتی اون چند سانسی رو هم که به خاطر مردمی بودنت لغو کردی ازش کم کنی. من هم قول میدم تمام فعالیت رسمی خودم و در آمدم در این دولت و حتی فهرست کامل اموالم رو منتشر کنم. اینجوری شاید مشخص بشه که توی همین دولتی که من بهش رای دادم، رفتار بی خطر تو برات انتفاع بیشتری داشته یا عملکرد آفتاب پرستانه من.
پ.ن اول: راستی نکنه یه وقت این بحثی که پیش اومده رو پای تبلیغ برای انتخابات بعدی بذاریدا؟ آزمون و خطاهامونو کردیم تموم شد.
پ.ن دوم: عکس مربوط به زمانیه که سیروان هنوز به دوستاش حمله نمیکرد.»